من زیر آوارم

سه شنبه 5 بهمن 1395
21:20
فاطمه اسلامی

⚫️ من زیر آوارم

▪️شبکه‌های اجتماعی هزار عیب و ایراد دارند؛ آدم را از کار و زندگی می‌اندازند، سرها را و توجه‌ها را می‌کشند به سمت خودشان، روابط اجتماعی را خراب می‌کنند، به شایعات دامن می‌زنند، اخبار درست را لای انبوهی از خبرهای نادرست دفن می‌کنند و انواع و اقسام مشکلات دیگری که کارشناسان درباره‌اش بهتر می‌توانند صحبت کنند، که می‌کنند.

▪️اما این شبکه‌های اجتماعی، همین تلگرام و اینستاگرام، یک خوبی بزرگ هم دارند که بعضی وقت‌ها که یک اتفاق بزرگ و ویژه می‌افتد، خودش را نشان می‌دهد. اینکه این شبکه‌ها حس ملی و جمعی ما را هم انعکاس می‌دهند، اینکه می‌فهمیم همه‌مان با هم شاد می‌شویم، با هم گریه می‌کنیم و با هم حرص می‌خوریم. مثلا در جریان همین فاجعه ساختمان پلاسکو، دیدیم که همه با هم، لحظه به لحظه پیگیر آخرین خبرهای جوان‌هایمان بودیم. خود این حس، اینکه بدانی تنها نیستی، چیز کمی نیست.
▪️گاهی هست که غم و غصه آن‌قدر سنگین است که نمی‌شود تنهایی آن را به دوش کشید و باید شانه‌های دیگری برای تقسیمش پیدا کرد. اینجور وقت‌هاست که لمس عزاداری یک ملت دلت را گرم می‌کند. اگر این حس جمعی نبود، چطور می‌شد دست تنها با این حجم از غصه کنار آمد؟ چیز کم و کوچکی که نیست. غمتان خیلی بزرگ است، آتش‌نشان‌ها.



موضوعات: پلاسكو,
[ بازدید : 73 ] [ امتیاز : 5 ] [ نظر شما :
]

رفتن ياران

سه شنبه 5 بهمن 1395
21:18
فاطمه اسلامی

⚫️ رفتن ياران
▪️امروز كربلاي چهار بود يا كربلاي پنج، امروز ساختمان پلاسكو بوي خرمشهر و سوسنگرد گرفت. امروز چهارراه استانبول خط مقدم بود، خط‌شكن‌ها هم مرداني بودند از جنس فولاد كه آتش حريفشان نشد. امروز آسمان تهران در قرق روح بلند اين مردان است.


موضوعات: پلاسكو,
[ بازدید : 71 ] [ امتیاز : 5 ] [ نظر شما :
]

پلاسكوی 17 طبقه‌ای

سه شنبه 5 بهمن 1395
21:15
فاطمه اسلامی

⚫️ قرار بود ناجی باشد


▪️می‌گفت: 50 سال پیش وقتی كه جوان بودیم، می‌رفتیم جلوی ساختمان پلاسكو می‌ایستادیم و بستنی می‌خریدیم و همان‌طور كه لیسش می‌زدیم، سرمان را بالا و بالا و بالاتر می‌بردیم تا به آخرین طبقه پلاسكو برسیم و بعد چشم در چشم هم بیندازیم و بگوییم: عجب چیزی ساخته‌اند! بستنی‌مان هم كه تمام می‌شد به خانه برمی‌گشتیم و به بقیه پز می‌دادیم كه امروز رفته بودیم پلاسكو.
▪️تا همین چند ساعت پیش، پلاسكو هیچ وقت به چشم من بلند نیامده بود. ولی از وقتی فیلمی دیدم كه در آن پلاسكوی 17 طبقه‌ای، فقط در چند ثانیه، به ساختمانی با ارتفاع 3 طبقه تبدیل شد، نگاهم تغییر كرد؛ باز هم صورت جایش را به معنا داد. حالا هرچه پلاسكو را تصور می‌كنم، به طبقه آخرش نمی‌رسم. باید آنقدر سرم را بالا ببرم كه كلاه از سر عقلم بیفتد. باید به جای بستنی‌خوردن قدیمی‌ها، مقابل ساختمان بایستم و گوش‌هایم را تیز كنم تا صدای درد را كه روزی زیر خروارها آهن و خاك خفه می‌شد، بشنوم؛ صدای فریادی كه می‌خواست ناجی باشد ولی خودش هم از نفس افتاد.



موضوعات: پلاسكو,
[ بازدید : 55 ] [ امتیاز : 5 ] [ نظر شما :
]

پلاسكو

سه شنبه 5 بهمن 1395
21:05
فاطمه اسلامی

با غم انگيز ترين حالت تهران چه كنم ؟ ... با دل سوخته از حسرت باران چه كنم ؟
با جگر های پريشان شده از رفتن تو ... با پدر گفتن يك كودك گريان چه كنم ؟
با صدای زن و فرزند تو و خانه ی تو ... با غم تازه در اين كلبه احزان چه كنم ؟
چشم ها گشته دوتا در غمت ای خوب وطن ... با غم خفته در اين شهر و خيابان چه كنم؟
با تن سوخته در آتش عريان چه كنم ؟ ... با غم انگيز ترين حالت تهران چه كنم؟


موضوعات: پلاسكو,
[ بازدید : 71 ] [ امتیاز : 5 ] [ نظر شما :
]

تحريم چهارشنبه سوری

سه شنبه 5 بهمن 1395
20:42
فاطمه اسلامی

بياييد بابت عرض خسته نباشيد و جبران اشتباهاتمان به عزيزان آتش نشان و به احترام شهدای حادثه ساختمان پلاسكوی تهران ، تحريم مواد منفجره روز چهارشنبه سوری امسال را اجرا كنيم . بگذاريم آن ها به جای آماده باش در خيابان ها ، در كنار خانواده باشند . بوته ای روشن كنيم و شمع و گل و مراسم سنتی خودمان را داشته باشيم . اين طوری هم به آنان آرامش بدهيم . هم مراسم صحيح را كه به انحراف كشيده شده احيا كنيم .


موضوعات: پلاسكو,
[ بازدید : 56 ] [ امتیاز : 5 ] [ نظر شما :
]

پلاسكو سوخت

سه شنبه 5 بهمن 1395
14:12
فاطمه اسلامی

فضای شهر من را غم گرفته ... نه تنها شهر من بلكه تمام ملت ايران در سوگ و ستايشِ روحِ از خود گذشتگی امداد گران و آتش نشان هايی است كه جان خود را برای نجات هم وطنان خود به خطر انداختند .


موضوعات: پلاسكو,
[ بازدید : 50 ] [ امتیاز : 5 ] [ نظر شما :
]

پلاسكو سوخت و همراه با خود دل های زيادی را سوزاند

سه شنبه 5 بهمن 1395
13:12
فاطمه اسلامی

يك روز اگر كسی بيايد و بگويد دارد از غم می ميرد ، به او خواهم گفت كه غم ، آدم را نمی كشد، لِه می كند، فلج می كند، تكه تكه می كند، امّا نمی كشد . می گذارد زنده بمانی و خاك بنشيند روی غمت و هر بار كه دست می كشی روی دلت ، بی هوا دوباره چنگ بيندازد به جانت . دستت را بگير جلوی دهانت و تا اشك ها به لبه چشم ها نرسيده پلك بزن كه نريزد . كه سر باز نكند . كه اين سدّ محكم نشكند.


موضوعات: پلاسكو,
[ بازدید : 61 ] [ امتیاز : 5 ] [ نظر شما :
]
تمامی حقوق این وب سایت متعلق به پلاسكو است. || طراح قالب avazak.ir
ساخت وبلاگ تالار اسپیس فریم اجاره اسپیس خرید آنتی ویروس نمای چوبی ترموود فنلاندی روف گاردن باغ تالار عروسی فلاورباکس گلچین کلاه کاسکت تجهیزات نمازخانه مجله مثبت زندگی سبد پلاستیکی خرید وسایل شهربازی تولید کننده دیگ بخار تجهیزات آشپزخانه صنعتی پارچه برزنت مجله زندگی بهتر تعمیر ماشین شارژی نوار خطر خرید نایلون حبابدار نایلون حبابدار خرید استند فلزی خرید نظم دهنده لباس خرید بک لینک خرید آنتی ویروس
بستن تبلیغات [X]